صبح به صبح...
زیبایی های زندگی هر روز شگفت زده ام می کند
صبح ،چشمهایم را که باز می کنم،
با زنگ موبایل که همیشه روی ساعت ۶ تنظیم شده،
چند ثانیه، فقط چند ثانیه کوتاه،
به زندگی ام،دقیقا آن طوری که هست فکر می کنم
زندگی، صبح به صبح، شگفت زده ام می کند ...
پ ن:این سر نزدن های طولانی داره کم کم تنبلم میکنه یعنی بازنشسه بشم بهتره...
پ.ن: این روزها که میگذرد ..نمی دانم تو به من نزدیک تر شدی یا من اوج گرفتم به سوی تو.هر چه هست قرابت دلنشینی ست احساس می کنم خیلی نزدیکتری......
پ ن:یک جایی از علی صالحی خوندم :قمری های بی خیال هم فهمیده اند
فروردین است،
اما آشیانه را باد خواهد برد.
خیالی نیست!
با خوندنش بیخیال از حوادث شدم من دنبال همون سیب اردیبهشتم
..
+ نوشته شده در هشتم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت توسط فرزانه..
|
دنیا